معرفی مکبوک پرو با چیپ M1 را میتوان نقطه عطفی در تاریخ کامپیوترهای شخصی دانست. اپل با یک تصمیم جسورانه، سلطه همهجانبه اینتل بر دنیای کامپیوتر و لپتاپ را تهدید کرده و مهمتر اینکه نتیجه کار هم فوقالعاده از آب درآمده است. مکبوک پرو M1 را میتوان اینگونه توصیف کرد: یک لپتاپ فوق سریع با شارژدهی باتری استثنایی. آینده اپل و چیپ اختصاصیاش بهغایت روشن است، ولی ما در زمان حال زندگی میکنیم. در این بررسی خواهیم دید که آیا مکبوک پرو M1 در حال حاضر انتخاب خوبیست یا خیر.
حتماً شما هم ویدیوهای متعددی از کارآیی مکبوک پرو M1 در حوزههای مختلف دیدهاید و با تعریف و تمجیدهای فراوان از این دستگاه روبرو شدهاید. به بیان سادهتر، سه محصول جدید اپل کاملاً هایپ شدهاند. من به عنوان کاربری که بیش نزدیک به ۲۵ سال از ویندوز استفاده کردهام، یک هفته اخیر را با مکبوک پرو M1 گذراندهام و میخواهم واقعیت را به شما بگویم: این لپتاپ فوقالعاده است، به شرطها و شروطها. نسل اول هر محصولی با معایبی همراه است و لپتاپ جدید اپل هم از این قاعده مستثنی نیست. همین مشکلات باعث میشود تا نتوانم با اطمینان، مهاجرت به مکبوک پرو M1 را به همه توصیه کنم. در ادامه در این زمینه بیشتر توضیح میدهم. ابتدا بیایید نگاهی به مشخصات این لپتاپ بیندازیم.
مکبوک پرو M1 شاید روی کاغذ چندان قدرتمند به نظر نرسد، ولی فریب این مشخصات را نخورید. این لپتاپ همانند دیگر محصولات اپل فراتر از انتظار شما کار خواهد کرد.
حتی برای اپل هم یک ریسک اساسی در هر محصول کافیست. بنابراین شاهد تغییر ظاهری در مکبوک پرو ۱۳ اینچی نیستیم. در واقع این لپتاپ با مدل سال قبل هیچ تفاوتی ندارد و همان محصول زیبا و فوقالعاده باکیفیت را پیش رو داریم. مکبوک پرو همیشه یکی از زیباترین و خوشساختترین لپتاپهای بازار بوده است.
دست کشیدن روی بدنه آلومینیومی مکبوک پرو بسیار لذتبخش است. البته در این رده قیمتی لپتاپهای ویندوزی زیادی هم داریم که تنه به تنه محصولات اپل میزنند اما از نظر ترکیب زیبایی و استحکام، شاید به پای مکبوک پرو نرسند. وزن مکبوک پرو M1 حدود ۱.۴ کیلوگرم است که کمی زیاد به نظر میرسد، بهخصوص زمانی که برای اولین بار این لپتاپ را در دست بگیرید، اما همین موضوع هم میتواند حس کیفیت و پریمیوم بودن را به شما منتقل کند.
در مکبوک پرو M1 مثل همیشه با یک انگشت باز میشود، به شرط آنکه لپتاپ روی سطح نلغزد. عجیب است که رقبا هنوز نتوانستهاند به این تکنولوژی در لولای لپتاپ دست پیدا کنند تا به فخرفروشی اپل و طرفدارانش -حداقل در این زمینه- پایان دهند. البته شاید از نظر شما این قابلیت اهمیتی نداشته باشد و اگر نظر من را هم بخواهید، با شما موافقم.
وقتی در مکبوک پرو را باز کنید با تاچپد پهناور، کیبورد جادویی و تاچبار روبرو میشوید. باید قبول کنیم که اپل بهترین تاچپد دنیای کامپیوتر را در لپتاپهایش تعبیه میکند. این تاچپد بهقدری دقیق است که پس از مدت کوتاهی، ترجیح میدهید تجربههای قبلی خود از این تکنولوژی را به دست فراموشی بسپارید. تاچپد مکبوک پرو M1 از فورستاچ پشتیبانی میکند و حتی میتوانید از آن بهعنوان صفحه ترسیم حساس به فشار استفاده کنید. ژستهای چند انگشتی مکاواس هم حس حرفهای بودن به شما میدهد.
جادوی مجیک کیبورد اپل در این است که برخلاف نسل قبل، روی اعصابتان نمیرود. به نظر من همینکه اپل به اشتباه خودش در طراحی کیبورد پروانهای اعتراف کرد و عطایش را به لقایش بخشید، باید خوشحال باشیم. مجیک کیبورد تقریباً بینقص است و تایپ متنهای طولانی را به عملی لذتبخش تبدیل میکند. دکمهها فاصله مناسبی از یکدیگر دارند و با مقاومت مناسب، تا ارتفاع مناسبی فرو میروند.
تاچبار اشتباه دیگریست که اپل هنوز شجاعت اعتراف به آن را پیدا نکرده است. شاید یکی دو روز شما را سرگرم کند، ولی بعد بهسرعت جذابیتاش را از دست میدهد و حتی کارآیی کاربران حرفهای را پایین میآورد. کاش اپل همان کلیدهای فانکشن استاندارد را به ما پس بدهد. خبر خوب اینکه کلید esc سرجایش است تا دربهدر دنبالش نگردید و کلید تاچآیدی هم بسیار سریع و دقیق کار میکند.
تنها تفاوت ظاهری مکبوک پرو M1 و نسل قبل این است که در این یکی فقط ۲ درگاه USB-C دارید. این دو درگاه لبه سمت چپ را اشغال کردهاند و روی لبه سمت راست هم جک هدفون را یکه و تنها خواهید یافت. دو درگاه USB-C را میتوانید برای شارژ کردن لپتاپ، انتقال اطلاعات و انتقال تصویر بهکار بگیرید. این دو درگاه از فناوریهای تاندربولت ۳ (با حداکثر سرعت ۴۰ گیگابیت بر ثانیه) و نسل دوم USB 3.1 (با حداکثر سرعت ۱۰ گیگابیت بر ثانیه) پشتیبانی میکنند و با فناوری USB 4 نیز سازگارند.
جدا از محدودیتهای غیر قابل انکار برای اتصال تجهیزات جانبی، باید به چند نکته نیز اشاره کنم. مکبوک پرو M1 فقط از یک مانیتور اکسترنال پشتیبانی میکند و با بعضی از مانیتورهای تاندربولت سازگار نیست، یعنی بهجای خروجی ۶۰ هرتز با خروجی ۳۰ هرتز روبرو میشوید که بههیچوجه قابل استفاده نخواهد بود. کارت گرافیک اکسترنال هم هنوز روی این لپتاپ قابل استفاده نیست. اگر این موارد جزو ضروریات کار شماست، فعلاً سراغ مکبوک پرو M1 نروید.
نمایشگر مکبوک پرو M1 تفاوت خاصی با نسل قبل ندارد و همچنان یکی از بهترین نمایشگرهای دنیای لپتاپ را در اختیار داریم. پنل ۱۳.۳ اینچی IPS با رزولوشن ۱۶۰۰×۲۵۶۰ پیکسل، تصاویر را با تراکم ۲۲۷ پیکسل در هر اینچ به نمایش درمیآورد تا همهچیز را جذاب و چشمنواز ببینید.
همانند دیگر محصولات اپل، نمایشگر مکبوک پرو M1 هم در نمایش رنگها دقتی مثالزدنی دارد. این نمایشگر فضای رنگی استاندارد sRGB را بهطور کامل و فضای رنگی وسیع DCI-P3 را تا ۹۸.۲ درصد پوشش میدهد، یعنی همان چیزی که تولیدکنندگان حرفهای محتوا نیاز دارند. فناوری True Tone دمای رنگ را بر اساس نور محیط تنظیم میکند تا طبیعیتر به چشم بیایند ولی اگر رنگهای کاملاً دقیق را میخواهید باید آن را غیرفعال کنید.
حداکثر روشنایی نمایشگر این لپتاپ به ۵۰۰ نیت میرسد که برای مشاهده محتوا در اکثر شرایط نوری کافیست. البته صفحه با روکش براق پوشانده شده که کار کردن با دستگاه زیر نور شدید را کمی دشوار میکند، بهخصوص اگر منبع نور پشت سرتان قرار بگیرد. نور کاملاً یکنواخت در تمام سطح صفحه توزیع شده و هنگام تماشای ویدیو در محیط تاریک، نشت نور از لبهها را نخواهید دید. سنسور نور هم بسیار سریع و دقیق عمل میکند تا روشنایی صفحه با نور محیط هماهنگ شود. در مورد نسبت کنتراست اما نمیتوان امتیاز کامل را به این نمایشگر داد و رقبایی مثل Dell XPS 13 یا لنوو تینکپد X13 در این زمینه بسیار بهتر عمل کردهاند.
تا اینجا همهچیز مثل قبل بود ولی از اینجا به بعد داستان عوض میشود. مکبوک پرو جدید اپل با چیپ M1 تصور شما را از سرعت، قدرت و استقامت لپتاپ تغییر میدهد. این چیپ را میتوان آغازگر نسل تازهای از پردازندههای کامپیوترهای شخصی دانست که حتی توانایی تغییر مسیر دنیای تکنولوژی و سرنوشت شرکتهای اینتل و AMD را هم دارد. ویژگیهای چیپ M1 اپل را در ادامه میبینید.
به گفته اپل، چیپ M1 بهترین چیپ دنیای کامپیوتر از نظر کارآیی بهازای توان مصرفی است، اما آیا ادعای اپل واقعیت دارد؟
مطمئنام کم و بیش با نتایج بنچمارکهای مختلف مکبوک پرو M1 آشنا هستید و میدانید که این لپتاپ، بهراحتی محصولات قبلی اپل را پشت سر میگذارد. با این حال بیایید نتایجی که من بهدست آوردهام را مرور کنیم.
اولین تست که سروصدای زیادی هم بهپا کرده، گیکبنچ ۵ است. مکبوک پرو M1 در تست تکهستهای ۱۷۲۵ و در تست چندهستهای ۷۵۶۵ امتیاز میگیرد. با این حساب چیپ M1 در حالت تکهستهای بالاتر از تمام مکهای اپل و در حالت چندهستهای بالاتر از تمام مکبوکهای اپل قرار دارد.
سینهبنچ هم اپ دیگریست که توان خالص پردازنده اصلی را برای رندرگیری سنگین میسنجد. مکبوک پرو M1 در حالت تکهستهای و چندهستهای در سینهبنچ R23 به ترتیب ۱۵۱۴ و ۷۷۶۰ امتیاز بهدست آورد. همانطور که در دو تصویر زیر میبینید چیپ M1 در حالت تکهستهای همتراز با پردازندههای نسل یازدهم اینتل Core i7 و در حالت چندهستهای در حد و اندازه پردازنده نسل هشتم اینتل Core i7 قرار میگیرد.
تست بعدی تست گرافیکی جدید 3DMark یعنی وایلد لایف است. این اپ هنوز برای مک منتشر نشده و من از اپ آیپد استفاده کردم. نتیجه همچنان حیرتانگیز است. مکبوک پرو M1 در این تست ۱۷۷۳۳ امتیاز میگیرد، یعنی حدود ۳ برابر بهتر از آیفون ۱۲ پرو. جالب است بدانید امتیاز، پردازشگر گرافیکی مجتمع چیپ M1 را در سطح کارت گرافیک گیمینگ انویدیا جیفورس 1050Ti قرار میدهد. نکته مهمتر اینکه نتایج کاملاً پایدار است و حتی اگر به مدت طولانی آن را اجرا کنید، تغییر محسوسی در نتیجه ایجاد نمیشود. امتیاز پایداری این لپتاپ در استرس تست وایلد لایف ۹۸.۹ درصد است.
تست گرافیکی GFXBench هم معیار خوبی برای مقایسه است. مکبوک پرو M1 تمام تستهای این برنامه را با نرخ فریم بالای ۵۵ در حالت عادی و بالای ۸۱ در حالت آفاسکرین به پایان میرساند. این نتایج حتی کمی بهتر از عملکرد کارت گرافیک انویدیا جیفورس 1050Ti است.
اگرچه تمام نتایج فوق برای نسل اول چیپ اختصاصی اپل حیرتانگیز هستند، ولی باید به نکته مهمی اشاره کرد: اپهای مورد استفاده همگی برای معماری ARM بهینه شدهاند. اگر اپلیکیشن طراحی شده برای معماری X86 اینتل را روی مکبوک پرو M1 اجرا کنید با افت کارایی محسوسی روبرو خواهید شد. بهعنوان مثال امتیاز گیکبنچ روی حالت اینتل حدود ۳۰ درصد کاهش مییابد. گوگل کروم هم نسخه مخصوص چیپ M1 را عرضه کرده و اختلاف نتایج تست اسپیدومتر روی دو نسخه کروم حدود ۸۰ درصد است.
بنابراین جادوی اپل با چیپ M1 زمانی به اوج میرسد که تمام برنامهها با معماری ARM سازگار شوند. حالا شاید سؤال کنید که اپهای X86 چطور روی این لپتاپ اجرا میشوند؟ اپل برای حل این مشکل از برنامهای بهنام Rosetta 2 استفاده میکند. اولین بار که بخواهید برنامه مخصوص چیپهای اینتل را روی مکبوک پرو M1 نصب کنید، پیامی برای نصب Rosetta 2 دریافت خواهید کرد.
این برنامه در واقع اپهای اینتل را ترجمه کرده و به اپ ARM تبدیل میکند. بعد از نصب Rosetta 2 برای نخستین بار، میتوانید بهراحتی اکثر اپهای مورد نیاز خود را روی مکبوک پرو M1 نصب کنید. مشکل اصلی اینجاست که هنوز برخی اپلیکیشنهای اینتل روی این لپتاپ نصب نمیشوند یا پس از نصب، با مشکلاتی از نظر کارآیی و پایداری روبرو هستند.
همانطور که گفتم من نزدیک به ۲۵ سال است که از سیستمعامل ویندوز استفاده میکنم اما طی یک هفته اخیر بهراحتی توانستم از مکبوک پرو M1 و سیستمعامل مکاواس Big Sur استفاده کنم. شما هم با کمی تغییر در فرایندهای معمول میتوانید از ویندوز به مک کوچ کنید. این فرایندهای معمول شامل شیوه نصب اپلیکیشنها، مدیریت و جابجایی بین اپهای در حال اجرا و یادگیری میانبرهای پرکاربرد میشود. در نهایت شاید شما هم مثل من فقط دلتان برای رفرش کردن دسکتاپ تنگ شود.
اپاستور مک برای نصب برنامهها معمولاً کمکی به شما نخواهد کرد، چون هر برنامهای را جستجو کنید با نتایج نامرتبط روبرو میشوید. بهترین راه برای نصب اپها، مراجعه به وبسایت سازنده و دانلود مستقیم نسخه مک است. اکثر برنامههایی که من استفاده میکنم، برنامههای عمومی و تحت وب هستند و اگرچه هیچکدام برای پردازنده ARM بهینه نشدهاند، ولی برنامههای سنگینی نیستند و کاملاً روان و سریع اجرا میشوند. بنابراین اگر برنامههایی مانند مایکروسافت اج، تلگرام، توییتدک، واتساپ، اسکایپ، اسپاتیفای، ویالسی و مانند اینها نیاز شما را رفع میکنند، مکبوک پرو M1 لپتاپ فوقالعادهای برای شما خواهد بود. وقتی نسخه ARM این برنامهها عرضه شود، اوضاع بهمراتب بهتر خواهد شد.
داستان برای کاربران حرفهای مک کاملاً متفاوت است. تولیدکنندگان حرفهای محتوا که از اپهای ادوبی و دیگر شرکتها استفاده میکنند، هنوز باید منتظر باشند تا نسخه بهینه این برنامههای سنگین برای چیپ M1 منتشر شود. ادوبی وعده داده نسخه ARM پریمیر پرو و فتوشاپ را سال آینده منتشر میکند اما زمان دقیقی را اعلام نکرده است. اگرچه بهخاطر محدودیتهای امنیتی مکاواس Big Sur تلاش من برای نصب نسخههای کرک شده پریمیر پرو و فتوشاپ بینتیجه ماند، اما میتوانید در یوتوب ویدیوهای زیادی را از نحوه اجرای نسخه اینتل این دو برنامه روی مکبوک پرو M1 بیابید. بههرحال اگر توانستید این برنامهها را نصب کنید، عملکردی در حد و اندازه مکبوک پرو ۱۶ اینچی سال گذشته را تجربه خواهید کرد.
برنامهنویسان حرفهای با مشکلات بیشتری روبرو هستند. مکبوک پرو M1 اساساً با فرایند Virtualization سازگار نیست، یعنی در کنار بوتکمپ باید با ابزارهایی مثل پاراللز، ویامور و ویرچوالباکس خداحافظی کنید. امولاتورهای اندروید مثل بلواستکس هم روی این لپتاپ اجرا نمیشوند. اندروید استودیو به شکل ترجمهشده (از طریق Rosetta 2) کار میکند و کمی ناپایدار است. اپهایی مثل هومبرو، فلاتر و داکر هم با مشکلاتی در فرایند نصب و اجرا روبرو هستند. بخشی از کتابخانههای پایتان (پایتون) هم کار نمیکنند. حتی برخی از کاربران از ناپایداری Xcode خبر دادهاند.
در مورد بازیها هم وضعیت مشابهی داریم. بازیهای پرطرفدار برای چیپ M1 بهینه نشدهاند و حتی اگر اجرا شوند، مصرف انرژی بسیار زیادی خواهند داشت. اپیکلانچر و استیم بهشدت کند اجرا میشوند و حتی اسکرول کردن داخل این اپها هم عذابآور است. من بازی CS:GO را روی این لپتاپ نصب کردم ولی اجرا نشد. فورتنایت اگرچه برای این چیپ بهینه نشده ولی با تنظیمات گرافیکی Medium و نرخ فریم بین ۶۰ تا ۱۲۰ اجرا میشود، که نتیجه بسیار خوبی برای پردازشگر گرافیکی مجتمع است.
بازیهای مخصوص مک مانند آسفالت ۹، ورلد آو تنکس و اکثر بازیهای سرویس اپل آرکید بهراحتی با نرخ فریم ۶۰ و بدون هیچ لگی روی مکبوک پرو M1 اجرا میشوند. امانگآس داخل پنجره کوچکی اجرا میشود و نمیتوانید تمام صفحه تجربهاش کنید. این موضوع برای اکثر اپهای آیپد و آیفون وجود دارد. حتی اپهای نتفلیکس و HBO هم تمام صفحه نمیشوند و عملاً قابل استفاده نیستند.
این نکته را هم بگویم که برای نصب اپهای iOS بهتر است آیفون یا آیپد را با کابل به مکبوک متصل کرده و سپس از طریق اپلیکیشن iMazing برنامهها را انتقال دهید. برای انتقال برنامه کافیست روی اپ راست کلیک کرده و گزینه Export IPA را انتخاب کنید. پکیج نصب برنامه به لیست اپهای مک اضافه میشود و دبلکلیک روی پکیج، برنامه را نصب خواهد کرد.
بنابراین به نظر من مکبوک پرو هنوز برای استفاده حرفهای آماده نشده است. اگر کاربر حرفهای هستید فعلاً سراغ این دستگاه نروید چون حتی اگر یکی از ابزارهای جانبی مورد نیاز شما روی این لپتاپ اجرا نشود، کل فرایند کار شما را مختل خواهد کرد. هرچند حرفهایها برای هر مشکلی راهکاری خواهند یافت -یا خواهند ساخت- ولی باز هم به عقیده من، صبر کردن بهترین گزینه است.
یکی از مهمترین ویژگیهای چیپ M1 و البته معماری ARM، بهینگی و مصرف پایین انرژی است. اپل در مراسم رونمایی از مکبوک پرو M1 شارژدهی دوبرابری را برای این لپتاپ وعده داد ولی من هم شما خیلی به این آمار و ارقام خوشبین نبودم. یک هفته استفاده از این دستگاه به من ثابت کرد که اپل نهتنها درست میگوید، بلکه حتی شارژدهی را کمی دست پایین گرفته است.
طبق تجربه من با استفاده عادی و روزمره میتوانید ۲ روز کاری روی شارژدهی مکبوک پرو M1 حساب کنید. البته من از مرورگر اج و نسخه اینتل اپلیکیشنها استفاده میکردم. اگر مرورگر را به سافاری (یا نسخه ARM گوگل کروم) تغییر دهید و بقیه برنامهها هم به نسخه ARM آپدیت شوند، شاید نصف روز دیگر هم به شارژدهی اضافه شود. بعید است لپتاپ دیگری را در بازار پیدا کنید که یارای رقابت با مکبوک پرو جدید را داشته باشد.
موضوع مهم دیگر که حتماً توجه شما را به خودش جلب میکند، بهینگی عملکرد چیپ M1 است. من طی یک هفته گذشته صدای فن این لپتاپ را نشنیدم و گرمایی را در بدنه دستگاه حس نکردم. حتی اگر به مدت طولانی به این لپتاپ فشار بیاورید، فن بهشکل بیصدا برای مدت کوتاهی بهکار میافتد تا دمای چیپ را در سطح معقول نگه دارد. بنابراین اگر شما هم مثل من از لپتاپ بهعنوان وسیله کمک گرمایشی در فصلهای سرد استفاده میکردید، مکبوک پرو M1 شما را ناامید خواهد کرد.
اپل باز هم نشان داد که وقتی اختیار همهچیز دست خودش باشد، محصولی فوقالعاده و کمنقص تولید میکند. آیفون و آیپد مثال بارز این رویکرد بودند و حالا مکبوک هم به این جمع اضافه شده است. مکبوک پرو M1 با ترکیب سرعت، قدرت و استقامت، رقیب مهمی را پیش روی خودش نمیبیند. البته آزادی عمل اپل گاهی اوقات آزاردهنده است و چند سالی طول میکشد تا این شرکت به اشتباهاتاش اعتراف کند.
مکبوک پرو M1 یک لپتاپ کامل و کمنظیر برای استفاده عمومی است. من همین امروز میتوانم مکبوک پرو یا مکبوک ایر را جایگزین لپتاپ ویندوزی کنم، بدون اینکه نگران سازگاری برنامهها و اختلال در کارهایم باشم. البته این کار را نمیکنم، چون ۴۰ الی ۵۰ میلیون تومان هزینه برای تغییر لپتاپ رقم زیادیست. از طرفی اگر کاربر حرفهای مک هستید و چند ده میلیون تومان پول اضافه ندارید، پیشنهاد میکنم صبر کنید. تجربه نشان داده که محصولات نسل اول اپل هیچگاه کامل و بینقص نبودهاند. بهزودی شاهد عرضه محصولات بیشتری با چیپهای اختصاصی اپل خواهیم بود که مشکلات نسل کنونی را ندارند، ضمن اینکه توسعهدهندگان هم نسخه ARM برنامهها را عرضه میکنند. قطعاً در آینده نزدیک با محصولات بهتری از این نسل روبرو خواهیم بود.
پاسخ ها